ناگه طلوع عشق...

مرا امید وصال تو زنده می دارد...

ناگه طلوع عشق...

مرا امید وصال تو زنده می دارد...

کار او دارد که حق را شد مرید
بهر کار او ز هر کاری برید
دیگران چون کودکان این روز چند
تا به شب بر خاک بازی می کنند
مولوی

در تحسین سی سالگی

پنجشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۴۸ ب.ظ

یادم نیست کی و کجا متنی در نک و نال از «سی سالگی» خواندم که پر بود از غرغر. یادم هست یک جایش نوشته بود «سی سالگی» سن بیخودی است، چرا؟ چون برای انجام خیلی از کارها زود است و برای انجام خیلی از کارها دیر! و باقی استدلالها هم تا جایی که حافظه ام یاری میکند به همین منوال شاعرانه...
(انگار که فی المثل ده سالگی یا پنجاه سالگی برای خیلی از کارها دیر و برای خیلی دیگر زود نیستند!)
من اما سی سالگی را دوست دارم. آخر روزهای سی سالگی هم روزهای خدا هستند. و اگر بخواهم برای این علاقه استدلالی هم دست و پا کنم اینطور میگویم: سی سالگی سن ایده آلی است. چون نه آنقدر کم است که از خامی، ناپختگی و بی تجربگی جوانی رنج ببری و نه آنقدر زیاد که انرژی جوانی را از دست داده باشی و ضعف و عوارض میانسالی گریبان گیرت شده باشد. پس با آغوشی باز سلام بر سی سالگی... (3 دی 1394)
  • ۹۵/۱۰/۳۰
  • محمد

نظرات  (۳)

متاسفانه فوبیا دلیل ندارد.
به هر حال خوشحالم که شما راضی هستید.
پاسخ:
خیلی ممنونم
ان شاالله عمری با برکت و لبریز از رضایت نصیب ما و شما و همه بندگان خوب خدا باشه.
من هم فوبیای سی سالگی دارم
و چیزی نمانده که به آن برسم..
دو سال تا 30 سالگی فاصله دارم . شاید کابوس هایم به همین خاطر است .
خوشا به حالتان که دوست می دارید 30 سالگی را .
تولدتان مبارک
پاسخ:
ممنون از لطف شما.
البته این نوشته درواقع برای دی ماه سال گذشته است
فراموش کردم تاریخش را ذیلش درج کنم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی